انوری:دلم را انده جان میندارد چنان کاید جهانی میگذارد
❈۱❈
دلم را انده جان میندارد
چنان کاید جهانی میگذارد
حدیث عشق باز اندر فکندست
دگر بارش همانا میبخارد
❈۲❈
چه گویم تا که کاری برنسازد
چه سازم تا که رنگی برنیارد
چه خواهد کرد چندین غم ندانم
که جای یک غم دیگر ندارد
❈۳❈
به زاری گفتمش در صبر زن دست
اگر عشقت به دست غم سپارد
مرا گفتا ترا با کار خود کار
مسلمان، مردم این را دل شمارد
❈۴❈
بنامیزد دلم در منصب عشق
به آیین شغلهایی میگذارد
کامنت ها