گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:روی تو آرام دلها می‌برد زلف تو زنهار جانها می‌خورد

❈۱❈
روی تو آرام دلها می‌برد زلف تو زنهار جانها می‌خورد
تا برآمد فتنهٔ زلف و رخت عافیت را کس به کس می‌نشمرد
❈۲❈
منهی عشق به دست رنگ و بوی راز دلها را به درها می‌برد
وقت باشد بر سر بازار عشق کز تو یک غم دل به صد جان می‌خرد
❈۳❈
بر سر کوی غمت چون دور چرخ پای کس جز بر سر خود نسپرد
هست دل در پردهٔ وصل لبت لاجرم زلف تو پرده‌اش می‌درد
❈۴❈
پای در وصل لبت نتوان نهاد تا سر زلف تو در سر ناورد
گویمت وصلی مرا گویی که صبر تا دلم آن را طریقی بنگرد
❈۵❈
جمله در اندیشه سازی کار وصل تا تو بندیشی جهان می‌بگذرد
وعده را بر در مزن چندین به عذر زندگانی را نگر چون می‌برد
❈۶❈
گویی از من بگزران ای انوری چون کنم می‌نگزرد می‌نگزرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها