گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد

❈۱❈
صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد
خویشتن در بند نیک و بد مکن از بهر آنک زشت و خوب و وصل و هجران درد و درمان بگذرد
❈۲❈
روزگاری می‌گذار امروز از آن نوعی که هست کانچه مردم بر خود آسان کرد آسان بگذرد
تا در این دوری ز داروی و ز درمان چاره چیست صبر کن چندان که این دوران دونان بگذرد
❈۳❈
گرچه مهجورم تن اندر درد هجران کی دهم روزی آخر یاد ما بر یاد جانان بگذرد
گرچه در پیمان تست این دم چنان غافل مباش کین جهان مختصرآباد ویران بگذرد
❈۴❈
ماه‌رویا تکیه بر عشق من و خوبی خویش بس مکن زیرا که هم این و هم آن بگذرد
شرم دار آخر که هردم الغیاث انوری تازه بر سمع بزرگان خراسان بگذرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2014-11-23T21:19:10
با تن یک اصطلاح زیبا داریم با تن خویشتن آمد یعنی شخصا آمد ! با تن خویشتن او را دیدی ؟ یعنی شخصا او را دیدی !
سینا صدری
2020-07-18T11:25:40
با سلام، در مصرع ِ دوم ِ بیت ِ ماقبل ِ آخر، حرف "که" سهواً إسقاط شده است. لطفاً تصحیح فرمایید. ماه رویا! تکیه بر عشق من و خوبی خویشبس مکن، زیرا که هم این و که هم آن بگذرد...
صابر قنبری
2023-04-24T01:12:27.2595229
درود  به نظر  ''که'' حذف نشده و بجای  ''هم''  احتمالا  ''همی''  بوده: بس مکن زیرا که هم این و همی آن بگذرد.