انوری:ای مانده من از جمال تو فرد هجران تو جفت محنتم کرد
❈۱❈
ای مانده من از جمال تو فرد
هجران تو جفت محنتم کرد
چشمیست مرا و صدهزار اشک
جانیست مرا و یک جهان درد
❈۲❈
گردون کبودپوش کردست
در هجر تو آفتاب من زرد
در کار تو من هنوز گرمم
هان تا نکنی دل از وفا سرد
❈۳❈
جفت غمم و خوشست آری
اندی که منم ز درد تو فرد
با منت چون تویی توان ساخت
زهر غم چون تویی توان خورد
کامنت ها