گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:دردم فزود و دست به درمان نمی‌رسد صبرم رسید و هجر به پایان نمی‌رسد

❈۱❈
دردم فزود و دست به درمان نمی‌رسد صبرم رسید و هجر به پایان نمی‌رسد
در ظلمت نیاز بجهد سکندری خضر طرب به چشمهٔ حیوان نمی‌رسد
❈۲❈
برخوان از آنکه طعمهٔ جانست هیچ تن آنجا به پای عقل به جز جان نمی‌رسد
جان داده‌ام مگر که به جانان خود رسم جانم برون شدست و به جانان نمی‌رسد
❈۳❈
خوانی که خواجهٔ خرد از بهر جان نهاد مهمان عقل بر سر آن خوان نمی‌رسد
گفتم به میزبان که مرا زله‌ای فرست گفتا هنوز نقل به دربان نمی‌رسد
❈۴❈
فتراک این سوار به تو کی رسد که خود گردش هنوز بر سر سلطان نمی‌رسد
طوفان رسید در غمت و انوری هنوز قسمت سرای نوح به طوفان نمی‌رسد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها