عارف قزوینی:
❈۱❈
عارف در دیوانش مینویسد که این تصنیف را پنج-شش ماه پس از «تصنیف شوستر» (که آن را زمستان سال ۱۳۲۹ ه.ق سروده) با «یک حالت یأس و ناامیدی» ساخته است.
باد فرح بخش بهاری وزید
باد فرح بخش بهاری وزید
پیرهن عصمت گل بردرید
نالۀ جان سوز ز مرغ قفس
❈۲❈
تا به گلستان رسید (تا به گلستان رسید)
قهقهۀ کبک دری
بود چو از خودسری
پنجۀ شاهین چرخ
❈۳❈
بی درنگ
زد به چنگ
رشتۀ عمرش برید
تا به قفس اندرم
❈۴❈
ریخته یکسر برم
بایدم از سر گذشت
شاید از این در پرید
کشمکش و گیر و دار اگر گذارد
❈۵❈
کج روی روزگار اگر گذارد
پای گل از باده تر کنم دماغی
نیش جگر خوار خار اگر گذارد
این دل بی اختیار اگر گذارد
❈۶❈
گوشه کنم اختیار اگر گذارد
ز آه دل آتش زنم به عمر بدخواه
دیدۀ خونابه بار اگر گذارد
کامنت ها