گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عارف قزوینی:بماندیم ما، مستقل شد ارمنستان (ارمنستان ارمنستان شد ارمنستان)

❈۱❈
بماندیم ما، مستقل شد ارمنستان (ارمنستان ارمنستان شد ارمنستان)
زبردست شد، زیردست زیردستان (دستان زیردستان زیردستان)
❈۲❈
اگر ملک جم شد خراب، گو به ساقی (گو به ساقی تو باش باقی تو باش باقی)
صبوحی بده زان شراب شب به مستان (بده به مستان، بده به مستان)
❈۳❈
بس است ما را هوای بستان که گل دو روز است در گلستان
بده می که دنیا دو روز بیشتر نیست مخور غم که ایران ز ما خرابتر نیست
❈۴❈
بد آن ملتی کز خرابیش خبر نیست (جانم خراب نیست)
آه که گر آه پر بگیرد دامن هر خشک و تر بگیرد
❈۵❈
بی خبران را خبر رسانید ز شان بر ما خبر بگیرد
********** ز دارالفنون به جز جنون نداریم
❈۶❈
معارف نه، مالیه نی، قشون نداریم برفت حس ملت آن چنان که گوئی
به تن جان به جان رگ به رگ خون نداریم به غیر عشق جنون نداریم
❈۷❈
چه خون توان خورد که خون نداریم نداریم اگر هیچ، هیچ غم نداریم
ز اسباب بدبختی هیچ کم نداریم وجودی که باشد به از عدم نداریم
❈۸❈
پند پدر گر پسر بگیرد دامن فضل و هنر بگیرد
ما ز نیاکان نشان چه داریم؟ تا که ز ما آن دگر بگیرد

فایل صوتی تصنیفها شمارهٔ ۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2020-04-17T01:07:28
به بر جان به جان تن به تن رگ به رگ خون نداریمدرست تر و با معنا تر می اید چون رگ مربوط به تن است نه جان
بیات زند
2023-04-20T05:09:54.8258812
منستان منستان شد ارمنستان