عارف قزوینی:روی دلکش، موی دیجور روی اندر موی، مستور
❈۱❈
روی دلکش، موی دیجور
روی اندر موی، مستور
دست کز این غرفه این حور
کو کشد جز دست جمهور
❈۲❈
ساقی از این دور خسته
ساغر زرین شکسته
مطربا، ای پی خجسته
پاره کن این سیم ناجور
❈۳❈
دل شکستی، دل شکستی، زین پس دگر با جان رنجوران، مکن
بازی تو ای چشم مخمور
ساز از نو باز کن ساز
یک نوای تازه بنواز
❈۴❈
چون درآمد شور شهناز
تار را کن کوک ماهور
پایۀ جم جایگاهی
دور کیوان بارگاهی
❈۵❈
وان قدر قدرت گواهی
وسمه بود و ابروی کور
ترک نغمۀ خسروانی
بایدت در زندگانی
❈۶❈
از سروش، از سروش آسمانی،
نغمه های روح بخش پهلوی بشنو از دور
سلطنت کو رفت گو رو
نام جمهوریت از نو
❈۷❈
همچو خور افکند پرتو
بخ که شد نور علی نور
دور باید شد ز اوهام
بایدی پرچیدن این دام
❈۸❈
سلطنت را همچو بهرام
زنده باید کرد در گور
دور شاهی را چو دجال
واژگون گشته است احوال
❈۹❈
سر زد اقبال، سر زد اقبال، از رایت فتح،
آیت مهدی جمهوریت عصر منصور
نیست دوران قجر باد
این شجر بی بار و بر باد
❈۱۰❈
تا قیامت دادگر باد
بازوی پرزور جمهوری
کار ایران روبره باد
نام شاهی رو سیه باد
❈۱۱❈
زنده سردار سپه باد
با غریو کوس و شیپور
تودۀ ملت نمیراد
دامن غفلت نگیراد
❈۱۲❈
تا ابد شد، تا ابد شد، مقهور
ملت از سلطنت و شاه و شاهنشاه وز امپراطور
کامنت ها