عارف قزوینی:تو ای تاج، تاج سر خسروانی شد از چشم مست تو بی پا جهانی
❈۱❈
تو ای تاج، تاج سر خسروانی
شد از چشم مست تو بی پا جهانی
تو از حالت مستمندان چه پرسی؟
تو حال دل دردمندان چه دانی؟
❈۲❈
خدا را نگاهی به ما کن
نگاهی برای خدا کن
به عارف خودی آشنا کن
دو صد درد من
❈۳❈
از نگاهی دوا کن
حبیبم طبیبم عزیزم، توئی درمان دردم، زکویت برنگردم
به هجرت در نبردم به قربان تو گردم
***
❈۴❈
ز مژگان دو صد سینه آماج داری
دل سنگ در سینۀ عاج داری
سر فتنه و عزم تاراج داری
ندانم چه بر سر تو ای تاج داری
❈۵❈
به کوی تو غوغای عام است
چه دانی که عارف کدام است؟
می ات در صراحی مدام است
نظر جز به روی تو بر من حرام است
❈۶❈
تو شاهی
تو ماهی
الهی گواهی
تو یکتا در جهانی، تو چون روح و روانی
❈۷❈
ز سر تا پا تو جانی، خدای عاشقانی
کامنت ها