گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فخرالدین اسعد گرگانی:چو از شاه آگهی آمد به ویرو که هم زو کینه دارد هم ز شهرو

❈۱❈
چو از شاه آگهی آمد به ویرو که هم زو کینه دارد هم ز شهرو
ز هر شهری و از هر جایگاهی همی آمد به درگاهش سپاهی
❈۲❈
بدان زن خواستن مر هرچه مهتر گزینان و مهان چند کشور
ز آذربایگان و ریّ و گیلان ز خوزستان و اصطرخ و سپاهان
❈۳❈
همه بودند مهمان نزد ویرو زن و فرزندشان نزديک شهرو
در آن سور و عروسی پنج شش ماه نشسته شادمان در کشور ماه
❈۴❈
چو گشتند آگه از موبد منیکان که لشکر راند خواهد سوی ایشان
به نامه هر یکی لشکر بخواندند بسی دیگر ز هر کشور براندند
❈۵❈
سپه گرد آمد از هر جای چندان که دشت و کوه تنگ آمد برایشان
تو گفتی بود بر دشت نهاوند ز بس جنگ آوران کوه دماوند
❈۶❈
همه آراسته جنگ آوری را به جان بخریده کین و داوری را
همه گردان و فرسوده دلیران به زور زهرهء فیلان و شیران
❈۷❈
ز کوه دیلمان چندان پیاده که گویی کوه سنگند ایستاده
ز دشت تازیان چندان سواران کجا بودند پیش از قطر باران
❈۸❈
پس آنگه سالخورده شیر گیران هنرمندان و رزم آرای پیران
پس و پیش سپه دیدار کرده به هر جایی یکی سالار کرده
❈۹❈
همیدون راست و چپ شاهانیان را سپرده آهنين و جنگیان را
وزان سو شاه موبد هم بدین سان سپاه آراست همچون باغ نیسان
❈۱۰❈
سپاهی را پس و پیش و چپ و راست به گردان و هنرجویان بیاراست
چو آمد با سپاه از مرو بیرون زمین گفتی روان شد همچو جیهون
❈۱۱❈
زبس آواز کوس و نالهء نای همی برخواست گویی گیتی از جای
همی رفت از زمین آسمان گرد تو گفتی خاک با مه راز می کرد
❈۱۲❈
و یا دیوان به گردون بر دویدند که گفتار سروشان می شنیدند
به گرد اندر چنان بودند لشکر که در میغ تنک تابنده اختر
❈۱۳❈
همی آمد یکی سیل از خراسان که مه بر آسمان زو بود ترسان
نه سیل آب و باران هوا بود که سیل شیر تند و اژدها بود
❈۱۴❈
چنان آمد همی لشکر به انبوه که کُه را دشت کرد و دشت را کوه
همی آمد چنین تا کشور ماه هم آشفته سپه هم کینه ور شاه
❈۱۵❈
دو لشکر یکدگر را شد برابر چو دریای دمان از باد صرصر
میان آن یکی پر تیغ برّان کنار این یکی پر شیر غران

فایل صوتی ویس و رامین بخش ۱۵ - آگاه شدن ویرو از آمدن موبد بهر جنگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-08-07T11:42:50
خواهشمند است ابیات زیر را بدین صورت اصلاح فرمایید:بدان زن خواستن مر چه مهترگزینان و مهان چند کشورز آذربایگان و ریّ و گیلانز خوزستان و اصطخر و سپاهاندر آن سورو عروسی پنج شش ماهنشسته شادمان در کشور ماهبه نامه هر یکی لشکر بخواندندبسی دیگر ز هر کشور براندندز دشت تازیان چندان سوارانکجا بودند پیش از قطر بارانچو آمد با سپاه از مرو بیرونزمین گفتی روان شد همچو جیحونهمی آمد یکی سیل از خراسانکه مه بر آسمان زو بسد(؟) ترسانهمی آمد چنین تا کشور ماههم آشفته سپه هم کینه ور شاه---پاسخ: با تشکر از زحمت شما برای ذکر غلطهای چند بخش، متأسفانه شیوه‌ای که شما در ذکر اغلاط داشتید تصحیحش بسیار زمانبر بود و از عهدهٔ من خارج بود، چون باید شعر را کامل می‌خواندم تا محل بیتهایی را که ذکر می‌فرمودید پیدا کنم. لطفاً از این به بعد برای تصحیح غلطها، محل بیت مشکلدار (شمارهٔ بیت)، مورد غلط و درستش را ذکر کنید تا بدون نیاز به بازخوانی شعر بشود آن را تصحیح کرد.
امین کیخا
2013-07-26T12:29:17
بیت 10 نام نهاوند را اورده که در واقع بخاطر نزدیکی ان به همدان است که مرکز فرمانده ای شهرو بوده است ، نهاوند به لری و کردی یعنی مرکز
abbas raee
2018-12-05T08:37:51
بیت چهارده اول و آخر بیت حرف صاد اضافی آمده است که باید حذف شود.!!
جهن یزداد
2023-07-03T05:37:12.6894761
آنچه را به پارسی مرکز گویند  ناوند/ناون/نافن/ناف و نه  نهاوندگردش و گردم همه بر گرد توستگردش پرگار بود گرد نافناف هم چون میانین ترین جای تن است انرا  ناف میخوانند