گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

فخرالدین اسعد گرگانی:چو خورشید بتان ویس دلارام تن خود دید همچون مرغ در دام

❈۱❈
چو خورشید بتان ویس دلارام تن خود دید همچون مرغ در دام
به فندق مشک را از سیم بر کند ز نرگس بر سمن گوهر پراگند
❈۲❈
خروشان زان با دایه همی گفت به زاری نیست در گیتی مرا جفت
ندانم زاری خود با که گویم ندانم چارهء خویش از که جویم
❈۳❈
بدین هنگام فریاد از که خواهم ز بیداد جهان داد از که خواهم
به ویرو خویشتن را چون رسانم ز موبد جان خود را چون رهانم
❈۴❈
به چه روز و به چه طالع بزادم که تا زادم به سختی اوفتادم
چرا من جان ندادم پیش قارن ز پیش از آنکه دیدم کام دشمن
❈۵❈
پدر مرد و برادر شد ز من دور بماندم من چنین ناکام و رنجور
ز بدبختی چه بد دیدم ندانم چه خواهم دید گر زین پس بمانم
❈۶❈
از این بدتر چه باشد مر مرا بد که ناکام اوفتم در دست موبد
چو بخروشم خروشم نشنود کس نه در سختی مرا یاور بود کس
❈۷❈
بوم تا من زیم حیران و رنجور به کام دشمنان از دوستان دور
همی گفت آن صنم با دایه چونین همی بارید بررخ سیل خونین
❈۸❈
رسولی آمد از پیش شهنشاه پیام آورد ازو نزدیک آن ماه
سخنهای به شیرینی چو شکر ز نیکویی بدان رخسار در خور
❈۹❈
چنین دادش پیام از شاه شاهان که دل خرسند کن ای ماه ماهان
مزن پیلستکین دو دست بر روی مکن از ماه تابان عنبرین موی
❈۱۰❈
که نتوانی ز بند چرخ جستن ز نقدیری که یزدان کرد رستن
نگر تا در دلت ناری گمانی که کوشی با قضای آسمانی
❈۱۱❈
اگر خواهد به من دادن ترا بخت چه سود آید ترا از کوشش سخت
قضا رفت و قلم بنوشت فرمان ترا جز صبر دیگر نیست درمان
❈۱۲❈
من از بهر توایدر آمدستم کجا در مهر تو بیدل شدستم
اگر باشی به نیکی مرمرا یار ترا از من بر آید کام بسیار
❈۱۳❈
کنم با تو به مهر امروز پیمان کزین پس مان دو سر باشد یکی جان
همه کامی ز خشنودیت جویم به فرمان تو گویم هر چه گویم
❈۱۴❈
کلید گنجها پیش تو آرم کم و بیشم به دست تو سپارم
چنان دارم ترا با زرّ و زیور که بر روی تو کس آرد مه و خور
❈۱۵❈
دل و جان مرا دارو تو باشی شبستان مرا بانو تو باشی
ز کام تو بیاراید مرا کام ز نام تو بیفزاید مرا نام
❈۱۶❈
بدین پیمان کنم با تو یکی بند درستیها به مهر و خط و سوگند
همی تا جان من باشد به تن در ترا با جان خود دارم برابر

فایل صوتی ویس و رامین بخش ۱۷ - آمدن شاه موبد به گوراب به جهت ویس

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-08-07T12:10:56
خواهشمند است ابیات زیر را بدین صورت اصلاح فرمایید:ندانم زاری خود با که گویمندانم چارهء خویش از که جویمچنین دادش پیام از شاه شاهانکه دل خرسند کن ای ماه ماهانمزن پیلستکین(؟) دو دست بر رویمکن از ماه تابان عنبرین موینگر تا در دلت ناری گمانیکه کوشی با قضای آسمانیچنان دارم ترا با زرّ و زیورکه بر روی تو رشک آرد مه و خورپاسخ: با تشکر از زحمت شما برای ذکر غلطهای چند بخش، متأسفانه شیوه‌ای که شما در ذکر اغلاط داشتید تصحیحش بسیار زمانبر بود و از عهدهٔ من خارج بود، چون باید شعر را کامل می‌خواندم تا محل بیتهایی را که ذکر می‌فرمودید پیدا کنم. لطفاً از این به بعد برای تصحیح غلطها، محل بیت مشکلدار (شمارهٔ بیت)، مورد غلط و درستش را ذکر کنید تا بدون نیاز به بازخوانی شعر بشود آن را تصحیح کرد.
امین کیخا
2013-07-26T14:11:04
بیت 18 عنبرین غلت نگاشته شده است
امین کیخا
2013-07-26T14:03:39
پیلستگین یعنی از جنس عاج در بیت 18 اشتباه نگاشته شده است
امین کیخا
2013-07-26T14:09:59
بیت 17 اول و اخرش یک ص از هر دو طرف زیاد است