گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اسدی توسی:سپاس از خدا ایزد رهنمای که از کاف و نون کرد گیتی بپای

❈۱❈
سپاس از خدا ایزد رهنمای که از کاف و نون کرد گیتی بپای
یکی کش نه آز و نه انباز بود نه انجام باشد نه آغاز بود
❈۲❈
تن زنده را در جهان جای از وست خم چرخ گردنده بر پای از وست
از آن پس که آورد گیتی پدید همه هرچه بد خواست و دانست و دید
❈۳❈
زگردون شتاب و زهامون درنگ ز دریا بخار و ز خورشید رنگ
پدید آورد نیک و بد ، خوب و زشت روان داد و تن کرد و روزی نوشت
❈۴❈
چنان ساخت هرچیز به انداز خویش کز آن ساختن کم نیامد نه بیش
چه تاری چه روشن چه بالا چه پست نشانست بر هستی اش هر چه هست
❈۵❈
نه جایی تهی گفتن از وی رواست نه دیدار کردن توان کو کجاست
مدان از ستاره بی او هیچ چیز نه از چرخ و نز چارگوهر به نیز
❈۶❈
که هستند چرخ و زمان رام او نجوید ستاره مگر کام او
نگاری کجا گوهر آرد همی نباشد جز آن کاو نگارد همی
❈۷❈
به کارش درون نیست چون و چرا نپرسد از او ، او بپرسد ز ما
نه از بهر جایست بر عرش راست جز آنست کز برش فرمانرواست
❈۸❈
بزرگیش ناید به وهم اندرون نه اندیشه بشناسد او را که چون
نبد چیز از آغاز ، او بود و بس نماند همیدون جز او هیچ کس
❈۹❈
چنان چون مرو را کسی یار نیست چو کردار او هیچ کردار نیست
همه بندگانیم در بند اوی خنک آنکه دارد ره پند اوی

فایل صوتی گرشاسپ‌نامه بخش ۱ - آغاز

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-03-31T09:01:39
ستایش خردمندانه بر پایه تنزیه خردمدارانه خداوند از انچه در وی نیست چنانچه در شاهنامه دیده میشود نشان میدهد با فرزانه ای سر کار داریم که پندش از ورای تاریخ شنیده میشود درود پاکان بر او. اما وهم واژه ای زیبا ست و فارسی از بهمن گرفته شده و وهمن که فروزه ای از خداوند است و أوهام جمع عربی ان میباشد
ادروک
2013-05-11T00:45:52
برای دریافت بهتر گرشاسپنامه نگاهی باید به لغت فرس اسدی انداخت، برای اینکه بدانیم تا کجا واژه های لغت نامه او شگفت و ارزنده هستند لغت اول انرا می اورم أولین لغت ، آسا است یعنی خمیازه این حکایت بایستگی خوانش ان کتاب را می نماید زیرا پس از سالیان لغت خوانی اولین کتابی بود که اولین واژه أش را نمی دانستم ، بر روان ان پاکمرد درود
دکتر امینی
2017-11-10T11:52:41
باسلام بیت 4 باید به این صورت اصلاح شود:از آن پیش کآورد گیتی پدید * همه هرچه بد، خواست، دانست ودیدطبق نسخه تصحیح آقای یغمایی در این بیت واژه پیش درسته نه پس . بعد از واژه خواست نیز حرف واو اشتباه چاپی است در برخی کتابها،که باید حذف شود.
محمد تقی صابری
2017-03-07T17:25:23
تصور من این است که در مصرع دوم بیت چهارم حرف (و) زائد است و به وزن لطمه میزند . شاید اصل آن به این گونه بوده است ، همه هر چه بد ، خواست ، دانست و دید . و الله اعلم .
محمد تقی صابری
2017-03-07T17:35:10
در مصرع اول بیت چهارم ، از آن پس که آورد گیتی پدید ، کاملا درست است است و اصلاح به عمل آمده توسط آقا یا خانم (س) وزن را مختل کرده است و متاسفانه جمله زیرین آن که با تشکر تصحیح شد ، نیز بر اشکال بیجائی که گرفته شده ، مُهر تائید زده است .
نادر..
2017-03-07T21:12:02
کز آن ساختن "کم نیامد نه بیش": کم نیامد و نه (آمد) بیشکم نیامد و بیش (نیامد)به نظرم این شکل زیباتر می نماید:نی کم آمد نه بیش (آمد) ..
س
2017-04-06T02:05:01
جناب صابری توجه فرمایید که در آغاز متن با اشکال تایپی نوشته شده بود: از آن پس که آمد گیتی پدید و اکنون شما با متن درست و اصلاح شده رو به رو هستید. متن گرشاسپ نامه را هم که ببینید دقیقا " آورد" نوشته است. بنابراین متن فعلی که در بالا می بینید مطابق گرشاسپ نامه است.
س
2017-02-03T01:21:48
مصراع نخست بیت چهارم باید به " از آن پس کآورد گیتی پدید" اصلاح شود.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
دلیرپور
2017-06-22T23:58:28
من این داستان را در موبایل مطالعه کردم وحشتناک غلط تایپی دارد تقریبا در تمام صفحات. اگر اصلاح نشده نیاز به باز نگری دارد
برمک
2021-05-30T07:38:52.7224501
ایم بزرگمرد فرزانه اگر تنها لغت فرس را داشت جا داشت که او را از بزرگترینها بدانیم و گرشاسپنامه اش تاجیست بر سر ان گرچه این دیباچه به بپای شاهنامه نمیرسد با این همه سروده های نغز بسیار در اوست و دیگر انکه  چیزهای بسیار دیگر که در جای دگر نیامده بما نشان میدهد کمند سواران سراویز شدپرنداوران  ابر خونریز شد بتیر و بخشت و به گرز و بتیغهمی ریخت پولاد باران چو میغ بزخمی دو نیمه شد از خشم و زور زبالا سوار و ز پهنا ستور 
برمک
2021-06-02T08:12:55.0074484
چه تاری چه روشن چه بالا چه پست نشان است بر هستیش هرچه هست اسدی طوسی بسیار روان سروده  - لغت فرس او بسیار عالیست و اگر این کتاب را ننوشته بود نیمی از لغات فارسی و نیمی از شعر شاعران از میان رفته بود