اسدی توسی:ثنا باد بر جان پیغمبرش محّمد فرستاده و بهترش
❈۱❈
ثنا باد بر جان پیغمبرش
محّمد فرستاده و بهترش
که بُد بر در دین یزدان کلید
جهان یکسر از بهر او شد پدید
❈۲❈
بدو داد دادار پیغام خویش
بپیوست با نام نام خویش
ز پیغمبران او پسین بُد درست
ولیک او شود زنده زیشان نخست
❈۳❈
یکی تن وی و خلق چندین هزار
برون آمد و کرد دین آشکار
ببرد از همه گوی پیغمبری
که با او کسی را نبد برتری
❈۴❈
خبر زآنچه بگدشت یا بود خواست
زکس ناشنیده همه گفت راست
به یک چشم زد از دل سنگ خواست
به معجز برآورد نوبر درخت
❈۵❈
دل دنیی از دیو بی بیم کرد
مه آسمان را به دو نیم کرد
ز هامون به چرخ برین شد سوار
سخن گفت بر عرش با کردگار
❈۶❈
گه رستخیز آب کوثر وراست
لوا و شفاعت سراسر وراست
مر اندامش ایزد یکایک ستود
هنرهاش را بر هنر برفروزد
❈۷❈
ورا بُد به معراج رفتن ز جای
به یک شب شدن گرد هر دو سرای
مه از هر فرشته بُدش پایگاه
بر از قاب قوسین به یزدانش راه
❈۸❈
سرافیل همرازش و هم نشست
براق اسب و جبریل فرمان پرست
همیدونش بر ساق عرشست نام
نُبی معجز او را ز ایزد پیام
❈۹❈
به چندین بزرگی جهاندار راست
بدو داد پاک این جهان او نخواست
نمود آنچه بایست هر خوب و زشت
ره دوزخ و راه خرم بهشت
❈۱۰❈
چنان کرد دین را به شمشیر تیز
که هزمان بود بیش تا رستخیز
ز یزدان و از ما هزاران درود
مر او را و یارانش را برفزود
کامنت ها