گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اسدی توسی:رسیدند نزدیک کوهی بلند که بود از بلندش بر مَه گزند

❈۱❈
رسیدند نزدیک کوهی بلند که بود از بلندش بر مَه گزند
بسی کان گوهر بدان کوهسار همان دیو مردم فزون از شمار
❈۲❈
گروهی سیه چهر و بالا دراز به دندان پیشین چو آن ِ گراز
نه بر کوهشان مرغ را راه بود نه نیز از زبانشان کس آگاه بود
❈۳❈
به دریا زدندی چو ماهی شناه به کشتی رسیدندی از دور راه
همه روز از الماس تیغی به کف بدندی به هر جای جویان صدف
❈۴❈
چو کشتی پدید آمدی هر کسی شدندی به کف درّ و گوهر بسی
خریدندی آهن به درّ و گهر نجستندی از بُن جز آهن دگر
❈۵❈
ندانست کس بازشان راه است کشان رأی چندان به آهن چراست
چو کشتی مهراج و ایران گروه بدیدندی از تیغ آن بُزز کوه
❈۶❈
گهرهای کانی از اندازه بیش ببردند با هدیه هر یک به پیش
به گوهر بسی ز آهن آلات و ساز ز هر کس خریدند و ، گشتند باز
❈۷❈
دو لشکر از ایشان توانگر شدند همه پاک با درّ و گوهر شدند

فایل صوتی گرشاسپ‌نامه بخش ۵۹ - صفت جریزه دیو مردمان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2013-04-02T20:43:05
ادم به یاد رسیدن انگلیسی ها به بومیان استرالیا می افتد عکسی مانده از ان روزگار که مردی انگلیسی میخ بلندی را با چهار گراز شکار شده بومیان عوض کرده است عکس محض فسوسگری و مسخره به قول اسدی گرفته شده است