اسیری لاهیجی:ملک دین را آنکه حالی مقتداست زبدۀ اولاد ختم انبیاست
❈۱❈
ملک دین را آنکه حالی مقتداست
زبدۀ اولاد ختم انبیاست
آن محمد نام عیسی مرتبت
ملک معنی را سلیمان منزلت
❈۲❈
آمده از غیب نامش نور بخش
بوده چون خورشید ذاتش نور بخش
باطن او مخزن سرّ علی است
قرة العین نبی است و ولی است
❈۳❈
ختم شد بر ذات او فضل و کمال
در کمالش کی رسد وهم و خیال
هست او را برزخ جامع مقام
قصر معنی از وجودش شد تمام
❈۴❈
قطب اقطاب جهان هادی الورا
مهدی دوران و فخر اولیا
آن محمد سیرت و حیدر خصال
همتش را هر دو عالم پایمال
❈۵❈
مهبط فیض بلاغا ی ت دلش
مجمع البحرین شد زاب و گلش
غوث اعظم دین و ملت را پناه
فقر و دانش بر کمالاتش گواه
❈۶❈
مظهر جامع امام الاصفیا
گشته بر تخت ولایت پادشا
این مدار هفت طاق بیستون
مظهر این نه رواق نیلگون
❈۷❈
منحصر شد رهبری در ذات او
هست منشور جهان آیات او
آنکه بر اقلیم تمکین حاکم است
در طریق استق امت قایم است
❈۸❈
هادی الخلق الی الحق است او
حجت الحق علی الخلق است او
در شریعت در طریقت پیشوا
در حقیقت رهروان را رهنما
❈۹❈
بود ذاتش جامع اطوارها
کرده دورش فخر بر ادوارها
منبع آداب و اخلاق حسن
مجمع اوص اف رب ذوالمنن
❈۱۰❈
گشت از انفاس او دایر فلک
بوده در تقدیس سابق بر ملک
وارث علم و کمال انبیا
پیشوای اولیا کهف الورا
❈۱۱❈
هر چه در عالم کمالش نام بود
جمله در ذات شریف او نمود
سالکانش هر یکی اعجوبه ای
بر بساط رهبری منصوبه ای
❈۱۲❈
در دریای ولایت هر یکی
دری چرخ هدایت هر یکی
بوده هر یک شهسوار ملک دین
هر یکی والی در اقلیم یقین
❈۱۳❈
گشته هر یک واقف اسرار حق
جان هر یک غرقۀ انوار حق
پیشوای رهروان راه دین
محرمان قرب رب العالمین
❈۱۴❈
هر یکی در دور خود گشته جنید
چون اسیری دیده آزادی ز قید
کم مبادا از سر اهل جهان
سایۀ فرخندۀ این کاملان
کامنت ها