اسیری لاهیجی:گر وصال دوست می خواهی بیا بنده شود این خواجۀ دل زنده را
❈۱❈
گر وصال دوست می خواهی بیا
بنده شود این خواجۀ دل زنده را
خواجۀ دل زنده قطب عالم است
مرکز دوران چرخ اعظم است
❈۲❈
مهدی و هادی ره آن کامل است
کز خودی وارسته با حق واصل است
ز آفرینش مقصد و مقصود اوست
اوست مغز و جمله عالم همچو پوست
❈۳❈
رهنما آنست کو ره دیده است
گر منزلهای جان گر د ی ده است
منزل امن و خطر دانسته است
از بد و نیک جهان وارسته است
❈۴❈
پیر می باید که داند علم دین
تا بود رهدان و رهبین از یقین
باشدش از هر مقامی صد نشان
نز شنیده بلکه از عین العیان
❈۵❈
پیر آن باشدکه بینا شد به دوست
جملۀ عالم طفیل دید اوست
از دو عالم یار بیند او عیان
خودنبیند غیر او فاش و نهان
❈۶❈
پیر آن باشد که از عین العیان
هر چه بیند حق در او بیند عیان
اینچنین رهبر چو بینی زینهار
دامنش را گیر و دست از او مدار
❈۷❈
هر چه او گوید به صدق دل شنو
خاک او شو در ره غولان مرو
کامنت ها