گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم سبزواری:تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم بغیر آنکه خورم خون دل چکار کنم

❈۱❈
تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم بغیر آنکه خورم خون دل چکار کنم
اگر عناصر این نه فلک ورق گردد غمت رقم نشود گرچه اختصار کنم
❈۲❈
بطول روز قیامت شبی ببایستی که با تو من گله از درد انتظار کنم
ببزم غیر مکش می روا مدار که من مدام بی تو بخون جگر مدار کنم
❈۳❈
بآن رسیده ز جور سپهر و کینهٔ غیر که رخت بندم و ترک دیار و یار کنم
کنون که ناشده طوفان بیار خاک رهش که بلکه چارهٔ این چشم اشکبار کنم
❈۴❈
جفا مبر ز حد اندیشه کن از آن روزی که داوری بتو در نزد کردگار کنم
نصیب ما نشد ای دوست کنج دامت هم نه آشیان نه قفس کاندران قرار کنم
❈۵❈
عجب مدار گرت نغمه سنج شد اسرار که عندلیبم و افغان بنوبهار کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها