گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم سبزواری:از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده نیست بد مستی عجب زان مست کان ساغر زده

❈۱❈
از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده نیست بد مستی عجب زان مست کان ساغر زده
برزده آن آتش طلعت بفردوس نعیم طاق ابروحسنش از خورشید بالاتر زده
❈۲❈
ابروی او آبروی ماه نو را ریخته شمع از آزرم رویش خویش بر آذر زده
خط بطلان زان قد چون نیشکر کلک قدر برالفهای قد سیمین بران یکسر زده
❈۳❈
ای بت چین تیر مژگانت خطا هرگز نرفت چون خور آسان گرچه در هر لحظه نیرت پرزده
مشت خاکی را نباشد دلربائی اینهمه کیست این یارب ز روی گلرخان سر بر زده
❈۴❈
آنهمه غوغا که در محشر شود نبود عجب شورش از سودای زلفش در سر محشر زده
در فلک خرگاه مهر از ماه بالاتر زنند وین هلال ابرویش از مهر و مه برتر زده
❈۵❈
طوطی گویای اسرارم شکرریزی کند گوئی از نوش لبت منقار در شکر زده

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها