گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم سبزواری:آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت

❈۱❈
آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت
زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت
❈۲❈
آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم از خوان طرب خون جگر قسمت ما داشت
روزی که زدندی همگی ساغر عشرت ساقی ازل بهرهٔ ما جام بلا داشت
❈۳❈
یکجا غم یاران وز یکسو غم دوران ای بخت ندانم سر شوریده چها داشت
بی پا وسرانت همه سرخیل جهانند عشق تو همانا اثر بال هما داشت
❈۴❈
یاقوت سرشکم برهت خون شده دل بود تازه زندت آب همین دیده به جا داشت
چون نیستمی در خور دیدار تو ای کاش ره بود به آنم که رهی سوی شما داشت
❈۵❈
هر تیر نگه جسته ز شست تو نشسته در دل مگر آن خاصیت تیر قضا داشت
راندی ز در خویش چو اسرار حزین را میرفت و بحسرت نگهی سوی قفا داشت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شاگرد
2021-02-14T14:51:51
بیت چهارم شعر چقدر یادآور این بیته:> اگر با من نبودش هیچ میلی چرا جام مرا بشکست لیلی
شاگرد
2021-02-14T13:42:40
مصرع دوم بیت دوم به نظرم اینطور که اصلاح بشه معناش مشخص میشه؛>>> پیغام به دلسوختۀ باد صبا داشتلطفا اگر اشتباه میکنم بفرمایید که صحیحش رو بفهمم. تشکر