عطار:ز حال قاضی و مفتی چه پرسی چو ایشان نیست اندر عرش و کرسی
❈۱❈
ز حال قاضی و مفتی چه پرسی
چو ایشان نیست اندر عرش و کرسی
بخود بربسته دین مصطفی را
نمیداند حقیقت خود خدا را
❈۲❈
به ظاهر میروند راه شریعت
شده غافل از اسرار حقیقت
صدف بگزیده و بگذاشته در
نمیدانند که دارد گوهر در
❈۳❈
شریعت پوست مغز آن حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
شریعت چون چراغ راه باشد
طریقت راه آن درگاه باشد
❈۴❈
محمد در حقیقت رهنما بود
ولی مقصود این ره مرتضی بود
محمد گفت امت را در این راه
علی سازد ز اصل کار آگاه
❈۵❈
محمد هست انوار شریعت
علی مرتضی نور حقیقت
اگر قول نبی امت شنودی
خلافی در ره ملت نبودی
❈۶❈
نه بر قول رسول اقرار کردند
سراسر خلق را از راه بردند
شنیدی تو حدیث منزل خم
چرا کردی در آخر راه را گم
❈۷❈
نبی گفتا علی باشد امامت
بگوید با تو اسرار قیامت
بخود بربسته دین مصطفی را
نمیدانی ره و رسم هدارا
❈۸❈
شنیدی تو بیان انما را
چرا منکر شدی قول خدا را
بجو اکنون دلیل و هادی راه
که تا گردی ز سر راه آگاه
❈۹❈
تو انّی جاعلٌ فی الارض برخوان
خلیفه بعد پیغمبر علی دان
به قرآن هم اطیعوالله فرمود
ترا زان مصطفی آگاه فرمود
❈۱۰❈
نکردی گوش قول مصطفی را
ندانستی بمعنی مرتضی را
ز قول مصطفی بشنو پیامی
که باشد در جهان آخر امامی
❈۱۱❈
که خلقان جهان را ره نماید
ز اسرار خدا آگه نماید
اگر او در جهان یک دم نباشد
حقیقت عالم و آدم نباشد
❈۱۲❈
ستونست آن حقیقت آسمان را
بود او رهنما خلق جهان را
چو عالم از امامی نیست خالی
کرادانی امام خویش حالی
❈۱۳❈
نبردی گر حقیقت سوی او راه
بمانی مرتد و مردود درگاه
علی را دان امام اندر حقیقت
برو شد ختم اسرار شریعت
❈۱۴❈
علی باشد قسیم جنت و نار
کند بر تو چو بوذر نار گلنار
علی باشد میان خلق قائم
علی را در جهان میدان تو دائم
❈۱۵❈
بجز راه علی راهی نگیری
که نادان خیزی و نادان بمیری
حقیقت اوست قایم در دو عالم
سخن کوتاه شد والله اعلم
❈۱۶❈
دگر پرسی که حق را دیده است او
کدامین قطره شد در بحر لؤلؤ
کامنت ها