عطار:خداوند جهان دانای اکبر برافزایندهٔ این شمع خاور
❈۱❈
خداوند جهان دانای اکبر
برافزایندهٔ این شمع خاور
بقدرت چون پدید آورد عالم
ز بهر مسکن اولاد آدم
❈۲❈
بعلم و حکمت خود کرد داور
بقای این جهان چندان مقدر
که ماند انبیا و اولیایش
نیاید بعد از آن دیگر بقایش
❈۳❈
یقین میدان که تا باشند ایشان
نخواهد شد کس از محشر پریشان
ز بهر آدمیزادست گیتی
بایشان دان که آباد است گیتی
❈۴❈
دو فرقت آدمی را باشد ای جان
بمعنی و بصورت گشته انسان
گروه اولی زان انبیایند
که خاص بارگاه کبریایند
❈۵❈
دوم فرقه از ایشان اولیاء دان
بود داخل در ایشان اهل ایمان
جز اینها جمله چون انعام باشند
ز معنی غافل و بیکام باشند
❈۶❈
نه از خود گفته شد این نکته ای جان
ز من گر نشنوی بشنو ز قرآن
بصورت آدمی بسیار باشند
که در محشر سزای نار باشند
❈۷❈
بمعنی آدمی میبایدت بود
که تا برناورد دوزخ ز تو دود
بود امت نبی را همچو فرزند
بمعنی باشد او را یار و پیوند
❈۸❈
کسی باید که او این حال داند
که خواجه امتان را آل خواند
بمعنی هر که از آدم دهد بو
بود فرزند او دلخواه و دلجو
❈۹❈
شد از معنی بصورت راه بسیار
بحشر اندر ز معنیها کند کار
ز من بشنو تو از روی ارادت
یقین میدان که تا یابی سعادت
❈۱۰❈
که تا مفتوح باشد باب توبه
ولایت را نباشد قطع نوبه
بهر وقتی و هر دور و زمانی
بود صاحب دلی در هر مکانی
❈۱۱❈
که باشد آن زمان از وی مشرف
همان جا و مکان ازوی مشرف
وجود او بلاها میکند دفع
بجمله مردمان از وی رسد نفع
❈۱۲❈
نباشد ختمشان تا روز محشر
که گردد این جهان یکسر مکدر
بصورت تا یکی گردد ز ایشان
نگردد گیتی از محشر پریشان
❈۱۳❈
چو ایشان رخت بربندند یکسر
شود پیدا علامتهای محشر
چو بردارند تمامت اولیا را
قیامت کشف گردد آشکارا
❈۱۴❈
کسی کو غیر ازین بیند خیال است
وگر گویند ایشان را وبال است
بدین قول اتفاق اهل دین است
یقین میدان که این گفته چنین است
کامنت ها