عطار:خداوندا چو توفیقم فزودی ره تحقیق را با من نمودی
❈۱❈
خداوندا چو توفیقم فزودی
ره تحقیق را با من نمودی
همی خواهم بدین راهم بداری
بفضل خویش آگاهم بداری
❈۲❈
که تا گردد نهانیها عیانم
بفضل خویش گویا کن زبانم
بنور حق چو بینا شد مرا چشم
نیاید باطلم دیگر فرا چشم
❈۳❈
بحکمتها مزین کن دلم را
گشاده کن تمامت مشکلم را
بده در راه شرعم استقامت
که تا یابم در آن امن و سلامت
❈۴❈
مرا منعم کن از مال شریعت
مپوشان بر من احوال شریعت
بر اسرار شریعت ده وقوفم
مکن موقوف یکسر در حروفم
❈۵❈
منور کن بنور شرع چشمم
مقدر از عبودیت کن اسمم
ز چرک شرک صافی کن تو دینم
زیادت کن تو هر لحظه یقینم
❈۶❈
مگردانم مقید در خیالات
بفضل خود رسان جانم بحالات
رفیق راه من گردان عنایت
که تا بفزایدم هر دم هدایت
❈۷❈
جدائی ده وجودم را ز هستی
رهائی ده مرا از خودپرستی
حیاتم بخش از آب معانی
که تا باشم ز ارباب معانی
❈۸❈
ملغزان پای جهدم را در این راه
بفضل خود مرا میدار آگاه
شناسم ده بسلطان حقیقت
که هست او گوهر کان حقیقت
❈۹❈
شناسا کن مرا با حضرت او
که برد او در جهان از سالکان گو
کسی را کو شناسش حاصل آمد
یقین دان کان رونده واصل آمد
❈۱۰❈
نیارد نام او بردن زبانم
که بس آلوده میبینم دهانم
ز من عاصی تری چندان که بینم
درین امت نباشد شد یقینم
❈۱۱❈
نکردم یک عمل هرگز خدائی
که از دوزخ بیابم زان رهائی
بجز کان اولیا را دوست دارم
محبان خدا را دوست دارم
❈۱۲❈
کنم بر دیدهٔ دل جای ایشان
سرم باشد بزیر پای ایشان
تمامی عاصیان را چون پناهند
گناهم را مگر ایشان بخواهند
❈۱۳❈
خداوندا بحق جان خواجه
بحال و حرمت ایمان خواجه
بفرزندان و پاکان صحابش
نگهداری مرا از تاب آتش
❈۱۴❈
کسانی را که اندر عصر مایند
اگر بیگانه و گر آشنایند
ز مشرق تا بمغرب برّو فاجر
ز ترسا و یهود و گبر و کافر
❈۱۵❈
بفضل خود نکو کن کار ایشان
به نیکی کن بدل احوال ایشان
بلطف خود برآور کام هر یک
برحمت تیز کن بازار هر یک
کامنت ها