عطار:این سخن را از ره مردی شنو تا نمانی در قیامت در گرو
❈۱❈
این سخن را از ره مردی شنو
تا نمانی در قیامت در گرو
جوهر عشق از تو پیدا میشود
هر دوعالم در دلت یکتا شود
❈۲❈
بی تو در شک نامده درّ یقین
بگذری ازکفر و از اسلام و دین
آن زمان تو عشق را لائق شوی
عشق حق را عاشق صادق شوی
❈۳❈
گر مرا از عشق تو باشد خبر
مرتدی باشیم و در ره بی خبر
آن چنان خواهم که کلی گم شوی
تا ز پستی آدم مردم شوی
❈۴❈
ورنه همچون زاهدان کور و کر
چون ز هستی خودت باشد خبر
کی توانم کرد پنهان دود را
من نه زهر کاشته نمرود را
❈۵❈
بحر معنی بینهایت آمده
لاشکی بی حد و غایت آمده
یافتم یک قطره از بحر صفا
ز آن بر آمد هر زمانی موجها
❈۶❈
راه توحید عیانی داشتم
گنج اسرار نهانی داشتم
راه حق را صادق عشق آمدم
حق حق است حق مطلق آمدم
❈۷❈
من خدایم من خدایم من خدا
فارغم از کبر و کینه وز هوا
سر بیسر نامه را پیدا کنم
عاشقان رادرجهان شیدا کنم
کامنت ها