عطار:چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را سجاده زاهدان را درد و قمار ما را
❈۱❈
چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را
سجاده زاهدان را درد و قمار ما را
جایی که جان مردان باشد چو گوی گردان
آن نیست جای رندان با آن چکار ما را
❈۲❈
گر ساقیان معنی با زاهدان نشینند
می زاهدان ره را درد و خمار ما را
درمانش مخلصان را دردش شکستگان را
شادیش مصلحان را غم یادگار ما را
❈۳❈
ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی
کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت
کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را
❈۴❈
عطار اندرین ره اندوهگین فروشد
زیرا که او تمام است انده گسار ما را
کامنت ها