عطار:آفتاب رخ تو پنهان نیست لیک هر دیده محرم آن نیست
❈۱❈
آفتاب رخ تو پنهان نیست
لیک هر دیده محرم آن نیست
هر که در عشق ذره ذره نشد
پیش خورشید پای‌کوبان نیست
❈۲❈
ذره می‌شو هوای جانان را
که به جانان رسیدن آسان نیست
مرد جانان نه‌ای مکن دعوی
زانکه نامرد مرد جانان نیست
❈۳❈
شادی وصل تو کسی یابد
که درین وادیش غم جان نیست
تا که دردی نیایدت پیدا
هرچه دیگر کنی تو درمان نیست
❈۴❈
سر درین راه باز و پا در نه
زانکه ره را امید پایان نیست
تن بزن چند گویی ای عطار
هر کسی مرد این بیابان نیست
کامنت ها