گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:در ده خبر است این که ز مه ده خبری نیست وین واقعه را همچو فلک پای و سری نیست

❈۱❈
در ده خبر است این که ز مه ده خبری نیست وین واقعه را همچو فلک پای و سری نیست
عقلم که جهان زیر و زبر کرد به فکرت بی خویش از آن شد که ز خویشش خبری نیست
❈۲❈
جان سوخته زان شد که از آنها که برفتند بسیار اثر جست و ز یک تن اثری نیست
دل بر سر ره ماند که می‌دید که هستش مشکل سفری پیش که چون هر سفری نیست
❈۳❈
این کار برون نیست ز دو نوع به تحقیق یا هیچ نیم یا که به جز من دگری نیست
در ماتم این درد که دورند از آن خلق آشفته و سرگشته چو من نوحه‌گری نیست
❈۴❈
زان مغز شود خشک و ترم هر شب و هر روز کز چرخ مرا جز لب و رخ خشک و تری نیست
جانم که ز بستان فلک نیشکری خواست گفتا نه‌ای واقف که مرا نیشکری نیست
❈۵❈
از خوان فلک دل مطلب گر جگرت خورد زیرا که اگر دل دهدت بی جگری نیست
عطار چو کس را خطری نیست درین راه تو نیز فرو شو که تورا هم خطری نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱۹

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-08-14T19:20:05
یا هیچ نیم، یا که به جز من دگری نیست..