عطار:پیشگاه عشق را پیشان که یافت پایگاه فقر را پایان که یافت
❈۱❈
پیشگاه عشق را پیشان که یافت
پایگاه فقر را پایان که یافت
در میان این دو ششدر کل خلق
جمله مردند و اثر زیشان که یافت
❈۲❈
رخنه میجویی خلاص خویشتن
رخنهای جز مرگ ازین زندان که یافت
ذرهای وصلش چو کس طاقت نداشت
قسم موجودات جز هجران که یافت
❈۳❈
ذرهای این درد عالم سوز را
در زمین و آسمان درمان که یافت
آفتاب آسمان غیب را
در فروغش کفر با ایمان که یافت
❈۴❈
چون بتافت آن آفتاب آواز داد
کان هزاران ذره سرگردان که یافت
ابر بر دریا بسی بگریست زار
لیک دریا گشت و آن باران که یافت
❈۵❈
گشت مستهلک درین دریا دو کون
گر کفی گل بود و ور طوفان که یافت
چون دو عالم هست فرزند عدم
پس وجودی بی سر و سامان که یافت
❈۶❈
چون دو عالم نیست جز یک آفتاب
ذرهای در سایهای پنهان که یافت
چون همه مردند و میمیرند نیز
آب حیوان زین همه حیوان که یافت
❈۷❈
بر فلک رو این دم از عیسی بپرس
تا خری رهوار بی پالان که یافت
صد هزاران چشم صدیقان راه
گشت خونباران همه، باران که یافت
❈۸❈
صد هزاران جان صدیقان راه
غرقهٔ این راه شد جانان که یافت
ای فرید از فرش تا عرش مجید
ذرهای هستی درین دیوان که یافت
کامنت ها