گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:سحرگاهی شدم سوی خرابات که رندان را کنم دعوت به طامات

❈۱❈
سحرگاهی شدم سوی خرابات که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش که هستم زاهدی صاحب کرامات
❈۲❈
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ بگو تا خود چه کار است از مهمات
بدو گفتم که کارم توبهٔ توست اگر توبه کنی یابی مراعات
❈۳❈
مرا گفتا برو ای زاهد خشک که تر گردی ز دردی خرابات
اگر یک قطره دردی بر تو ریزم ز مسجد بازمانی وز مناجات
❈۴❈
برو مفروش زهد و خودنمائی که نه زهدت خرند اینجا نه طامات
کسی را اوفتد بر روی، این رنگ که در کعبه کند بت را مراعات
❈۵❈
بگفت این و یکی دردی به من داد خرف شد عقلم و رست از خرافات
چو من فانی شدم از جان کهنه مرا افتاد با جانان ملاقات
❈۶❈
چو از فرعون هستی باز رستم چو موسی می‌شدم هر دم به میقات
چو خود را یافتم بالای کونین چو دیدم خویشتن را آن مقامات
❈۷❈
برآمد آفتابی از وجودم درون من برون شد از سماوات
بدو گفتم که ای دانندهٔ راز بگو تا کی رسم در قرب آن ذات
❈۸❈
مرا گفتا که ای مغرور غافل رسد هرگز کسی هیهات هیهات
بسی بازی ببینی از پس و پیش ولی آخر فرومانی به شهمات
❈۹❈
همه ذرات عالم مست عشقند فرومانده میان نفی و اثبات
در آن موضع که تابد نور خورشید نه موجود و نه معدوم است ذرات
❈۱۰❈
چه می‌گویی تو ای عطار آخر که داند این رموز و این اشارات

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرهاد اشتری
2012-01-17T10:09:13
به معرفت نگارنده حاشیه نخست آفرین و مرحبا می گویم.
ناشناس
2008-06-10T07:38:56
چو از فرعون هستی باز رستمچوموسی میشدم هردم به میقاتمقصود از فرعون هستی در اصطلاح ما "من کاذب" یا منیت یا شخصیت اکتسابی وعاریتی است که بطور کلی نفس هم نامیده میشود این احساس هستی باعتبار دیگران ودر مقایسه با آنها معنی دارد اگر دیگران نباشند ومقایسه ای در کار نباشد دیگر وجود ندارد اینگونه احساس وجود "نیستی هست "نما نیز نامیده شده استپس نباید تصور کنیم که این احساس وجود که بر حسب دیگران در ذهن مطرح شده اصل وجود انسان است اصل وجود انسان پدیده ای یگانه وباشکوه وعجیب است واگر ما در شخصیت اجتماعی خود غرق باشیم به آن دسترسی نداریم اهل معرفت یا عرفا کسانی هستند که تا حدودی به اصل وجود خود رسیده اندوبه شخصیت اجتماعی خود چندان اهمیت نمیدهند اصولا کوشش عارف وزاهد اینست که از این منیت به من دیگر برسند منیت آفریده مخلوق وحقیر است ومن اصلی آفریده خدا وعظیم است اهل معرفت دقیقا اینرا احساس میکنند.
محمدعلی
2021-01-28T15:41:37
باسلام به دوستداران ادب پارسی این غزل عطار در واقع راه خداشناسی را به مانشان میدهد اچوازفرعون هستی بازرستم چوموسی میشدم‌ هردم به میقات زمانی که از من توهمی خود واز ذهن من دار رهایی یافتم آنموقع است که از زندان وزهدان ذهن متولد شده و بعد از آن هرلحظه به خدا نزدیکتر میشوم
کامبیز
2019-02-12T20:07:13
دردی (dordi) به معنی رسوب شراب و یا شراب در اینجاست.
عباس بایندر
2018-12-27T18:47:11
دردی خرابات کسی میدونه یعنی چی
نادر..
2018-02-03T04:27:18
همه ذرات عالم مست عشقند...
سید امیرحسین
2021-12-07T00:10:07.2794731
سلام دوست عزیز آیا کتاب یا سایتی هست که اشعار عطار معنی کرده باشه ؟