گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:نه به کویم گذرت می‌افتد نه به رویم نظرت می‌افتد

❈۱❈
نه به کویم گذرت می‌افتد نه به رویم نظرت می‌افتد
آفتابی که جهان روشن ازوست ذرهٔ خاک درت می‌افتد
❈۲❈
در طلسمات عجب موی شکاف زلف زیر و زبرت می‌افتد
در جگردوزی و جان سوزی سخت چشم پر شور و شرت می‌افتد
❈۳❈
در غمت بسته کمر بر هیچی دل من چون کمرت می‌افتد
آب گرمم به دهن می‌آید چشم چون بر شکرت می‌افتد
❈۴❈
شکری از تو طمع می‌دارم به بیندیش اگرت می‌افتد
شکرت بی‌خطری نی و دلم به خطا در خطرت می‌افتد
❈۵❈
بیشتر میل تو جانا به جفاست یا جفا بیشترت می‌افتد
گر جفایی کنی و گر نکنی نه به قصد است درت می‌افتد
❈۶❈
دل عطار ازین بیش مسوز که ازین بد بترت می‌افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۳

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها