گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:هرچه نشان کنی تویی، راه نشان نمی‌برد وآنچه نشان‌پذیر نی، این سخن آن نمی‌برد

❈۱❈
هرچه نشان کنی تویی، راه نشان نمی‌برد وآنچه نشان‌پذیر نی، این سخن آن نمی‌برد
گفت زبان ز سر بنه خاک بباش و سر بنه زانک ز لطف این سخن، گفت زبان نمی‌برد
❈۲❈
در دل مرد جوهری است از دوجهان برون شده پی چو بکرده‌اند گم کس پی آن نمی‌برد
ماه رخا رخ تو را پی نبرد به هیچ روی هر که به ذوق نیستی راه به جان نمی‌برد
❈۳❈
زنده بمردم از غمت خام بسوختم ز تو تا به کی این فغان برم نیز فغان نمی‌برد
یک سر موی ازین سخن باز نیاید آن کسی کو بدر تو عقل را موی کشان نمی‌برد
❈۴❈
آنچه فرید یافتست از ره عشق ساعتی هیچ کسی به عمر خود با سر آن نمی‌برد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دل
2019-04-18T06:52:41
بیت ماقبل آخر، با توجه به معنی شعر «باز نیابد» درست‌تر به نظر میرسه، «باز نیاید» احتمالا اشتباه باشه.