گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ترسا بچه‌ای ناگه قصد دل و جانم کرد سودای سر زلفش رسوای جهانم کرد

❈۱❈
ترسا بچه‌ای ناگه قصد دل و جانم کرد سودای سر زلفش رسوای جهانم کرد
زو هر که نشان دارد دل بر سر جان دارد ترسا بچه آن دارد دیوانه از آنم کرد
❈۲❈
دوش آن بت شنگانه می‌داد به پیمانه وز کعبه به بتخانه زنجیر کشانم کرد
کردم ز پریشانی در بتکده دربانی چون رفت مسلمانی بس نوحه که جانم کرد
❈۳❈
دل کفر به دین‌داری زو کرد خریداری دردا که به سر باری اسلام زیانم کرد
آزاد جهان بودم بی داد و ستان بودم انگشت زنان بودم انگشت گزانم کرد
❈۴❈
دل دادم و بد کردم یک درد به صد کردم وین جرم چو خود کردم با خود چه توانم کرد
دی گفت نکو خواهی توبه است تورا راهی از روی چنان ماهی من توبه ندانم کرد
❈۵❈
آخر چو فرو ماندم ترسا بچه را خواندم بسیار سخن راندم تا راه بیانم کرد
بنهاد ز درویشی صد تعبیه اندیشی در پردهٔ بی خویشی از خویش نهانم کرد
❈۶❈
چون دست ز خود شستم از بند برون جستم هر چیز که می‌جستم در حال عیانم کرد
من بی من و بی‌مایی افتاده بدم جایی تا در بن دریایی بی نام و نشانم کرد
❈۷❈
عطار دمی گر زد بس دست که بر سر زد هم مهر به لب بر زد هم بند زبانم کرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سجاد
2014-06-27T14:45:43
شاید به هم مرتبط نباشن ولی یاد " به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل..." از حضرت حافظ افتادم !!