عطار:روی در زیر زلف پنهان کرد تا در اسلام کافرستان کرد
❈۱❈
روی در زیر زلف پنهان کرد
تا در اسلام کافرستان کرد
باز چون زلف برگرفت از روی
همه کفار را مسلمان کرد
❈۲❈
دوش آمد برم سحرگاهی
تا دل من به زلف پیمان کرد
چون سحرگاه باد صبح بخاست
حلقهٔ زلف او پریشان کرد
❈۳❈
گفتم آخر چرا چنین کردی
گفت این باد کرد چتوان کرد
گفتمش عهد کن به چشم این بار
چشم برهم نهاد و فرمان کرد
❈۴❈
چون که پیمان ما به باد بداد
باز عهدم شکست و تاوان کرد
چون برفتم ز چشم، او حالی
دل من برد و تیرباران کرد
❈۵❈
گفتم آخر شکست چشمت عهد
گفت چشمم نکرد مژگان کرد
گفتمش با لب تو عهد کنم
گفت کن زانکه بوسه ارزان کرد
❈۶❈
چون ببستیم عهد لب بر لب
بر لبم لعل او درافشان کرد
من چو بیخویشتن شدم ز خوشی
پاره از من بکند و پنهان کرد
❈۷❈
گفتم آخر لب تو عهد شکست
گفت آن لب نکرد دندان کرد
درد عطار را که درمان نیست
میندانم که هیچ درمان کرد
کامنت ها