گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت

❈۱❈
عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت
عشقش آتش بود کردم مجمرش از دل چو عود آتش سوزنده بر هم عود و هم مجمر بسوخت
❈۲❈
زآتش رویش چو یک اخگر به صحرا اوفتاد هر دو عالم همچو خاشاکی از آن اخگر بسوخت
خواستم تا پیش جانان پیشکش جان آورم پیش دستی کرد عشق و جانم اندر بر بسوخت
❈۳❈
نیست از خشک و ترم در دست جز خاکستری کاتش غیرت درآمد خشک و تر یکسر بسوخت
دادم آن خاکستر آخر بر سر کویش به باد برق استغنا بجست از غیب و خاکستر بسوخت
❈۴❈
گفتم اکنون ذره‌ای دیگر بمانم گفت باش ذرهٔ دیگر چه باشد ذره‌ای دیگر بسوخت
چون رسید این جایگه عطار نه هست و نه نیست کفر و ایمانش نماند و مؤمن و کافر بسوخت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جیم میم
2020-11-29T12:17:32
این شعر رو سینا سرلک خواندهظاهراً در آلبومی با نام عاشقانه لیلی و مجنون ظهیر
شهریار
2020-07-06T22:05:08
درود کاش این غزل و بقیه غزل های عطار را هم مثل غزل های حافظ و سعیدی عزیزان ادیب معنی میکردن
...
2017-01-31T14:55:22
شرح فنا و بقا، در غایت هنرمندی...چون رسید این جایگه عطار نه هست و نه نیست...
هانیه سلیمی
2022-07-17T14:53:43.2474633
سحر محمدی بروجردی این غزل را به زیبایی در آواز افشاری خوانده است. 
Danesh۱۲۱
2022-07-22T00:14:43.667276
بیت سوم مصرع دوم آتش سوزنده، هم بر عود و هم مجمر بسوخت