گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:چو قفل لعل بر درج گهر زد جهانی خلق را بر یکدگر زد

❈۱❈
چو قفل لعل بر درج گهر زد جهانی خلق را بر یکدگر زد
لب لعلش جهان را برهم انداخت خط سبزش قضا را بر قدر زد
❈۲❈
نبات خط او چون از شکر رست ز خجلت چون عسل حل شد طبر زد
به رخش حسن چون بر عاشقان تاخت نیندیشید و لاف لاتذر زد
❈۳❈
رخ او تاب در خورشید و مه داد لب او بانگ بر تنگ شکر زد
چو نقاش ازل از بهر خطش به سیمین لوح او بیرنگ برزد
❈۴❈
چو خط بنوشت گویی نقطهٔ لعل درونش سی ستاره بر قمر زد
بسی می‌زد به مژگان بر دلم تیر بدو گفتم که کم زن بیشتر زد
❈۵❈
دلم از طره چون زیر و زبر کرد گره بر طرهٔ زیر و زبر زد
دلم خون کرد تا از پاش بفکند عقیقی گشت آنگه بر کمر زد
❈۶❈
دلم با او چو دستی در کمر کرد کمربند فلک را دست در زد
فرید او را گزید از هر دو عالم به یک‌دم آتشی در خشک و تر زد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2017-03-01T18:48:42
دلم از طره چون زیر و زبر کرد،گره بر طرهٔ زیر و زبر زد ..