عطار:دل برای تو ز جان برخیزد جان به عشقت ز جهان برخیزد
❈۱❈
دل برای تو ز جان برخیزد
جان به عشقت ز جهان برخیزد
در دل هر که نشینی نفسی
ز غمت جان ز میان برخیزد
❈۲❈
مرد درد تو درین ره آن است
کز سر سود و زیان برخیزد
گر نقاب از رخ خود باز کنی
ناله از کون و مکان برخیزد
❈۳❈
جان ز دل نوحهکنان بنشیند
دل ز جان نعرهزنان برخیزد
ساقیا بادهٔ اندوه بیار
تا ز عشاق فغان برخیزد
❈۴❈
کین تن خستهٔ من از می عشق
نه چنان خفت کزان برخیزد
دل عطار ز شوق تو چنان است
که زمان تا به زمان برخیزد
کامنت ها