گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:برقع از خورشید رویش دور شد ای عجب هر ذره‌ای صد حور شد

❈۱❈
برقع از خورشید رویش دور شد ای عجب هر ذره‌ای صد حور شد
همچو خورشید از فروغ طلعتش ذره ذره پای تا سر نور شد
❈۲❈
جملهٔ روی زمین موسی گرفت جملهٔ آفاق کوه طور شد
چون تجلی‌اش به فرق که فتاد طور با موسی بهم مهجور شد
❈۳❈
فوت خورشید نبود سایه را لاجرم آن آمد این مقهور شد
قطره‌ای آوازهٔ دریا شنید از طمع شوریده و مغرور شد
❈۴❈
مدتی می‌رفت چون دریا بدید محو گشت و تا ابد مستور شد
چون در آن دریا نه بد دید و نه نیک نیک و بد آنجایگه معذور شد
❈۵❈
هر دوعالم انگبین صرف بود لاجرم چون خانهٔ زنبور شد
زانگبین چون آن همه زنبور خاست هر یکی هم زانگبین مخمور شد
❈۶❈
قسم هر یک زانگبین چندان رسید کز خود و از هر دو عالم دور شد
سایه چون از ظلمت هستی برست در بر خورشید نورالنور شد
❈۷❈
همچو این عطار بس مشهور گشت همچو آن حلاج بس منصور شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نوشین
2021-09-11T13:30:03.4586392
چون تجلّی بس به قوّت اوفتاد        طور با موسی به هم مهجور شد
نوشین
2021-09-11T13:30:52.4188045
قوّت خورشید نبود سایه را
نوشین
2021-09-11T13:31:56.3790813
هر دو عالم انگبین صاف بود