عطار:کسی کز حقیقت خبردار باشد جهان را بر او چه مقدار باشد
❈۱❈
کسی کز حقیقت خبردار باشد
جهان را بر او چه مقدار باشد
جهان وزن جایی پدیدار آرد
که در دیده او را پدیدار باشد
❈۲❈
بلی دیدهای کز حقیقت گشاید
جهان پیش او ذره کردار باشد
غلط گفتم آن ذرهای گر بود هم
چو زان چشم بینی تو بسیار باشد
❈۳❈
کسی را که دو کون یک قطره گردد
ببین تا درونش چه بر کار باشد
اگر سایهٔ باطن او نباشد
کجا گردش چرخ دوار باشد
❈۴❈
نباشد خبر یک سر مویش از خود
بقای ابد را سزاوار باشد
کسی را که تیمار دادش بقا شد
فنا گشتن از خود چه تیمار باشد
❈۵❈
غم خود مخور تا تو را ذره ذره
به صد وجه پیوسته غمخوار باشد
به جای تو چون اصل کار است باقی
اگر تو نباشی بسی کار باشد
❈۶❈
درین راه اگر تا ابد فکر برود
مپندار سری که پندار باشد
اگر جان عطار این بوی یابد
یقین دان که آن دم نه عطار باشد
کامنت ها