گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:هر که سرگردان این سودا بود از دو عالم تا ابد یکتا بود

❈۱❈
هر که سرگردان این سودا بود از دو عالم تا ابد یکتا بود
هر که نادیده در اینجا دم زند چو حدیث مرد نابینا بود
❈۲❈
کی تواند بود مرد راهبر هر که او همچون زنان رعنا بود
راهبر تا درگه حق گام گام هم بره بینا و هم دانا بود
❈۳❈
هر که او را دیده بینا شد به کل در وجود خویش نابینا بود
دیده آن دارد که اسرار دو کون ذره ذره بر دلش صحرا بود
❈۴❈
جملهٔ عالم به دریا اندرند فرخ آنکس کاندرو دریا بود
تا تو در بحری ندارد کار نور بحر در تو نور کار اینجا بود
❈۵❈
قطرهٔ بحرت اگر در دل فتاد قطره نبود لؤلؤ لالا بود
هر که در دریاست تر دامن بود وانکه دریا اوست او از ما بود
❈۶❈
تا تو دربند خودی خود را بتی بت‌پرستی از تو کی زیبا بود
تا گرفتاری تو در عقل لجوج از تو این سودا همه سودا بود
❈۷❈
مرد ره آن است کز لایعقلی در صف مستان سر غوغا بود
گوی آنکس می‌برد در راه عشق کو چو گویی بی سر و بی پا بود
❈۸❈
آن کس آزادی گرفت از مردمان کو میان مردمان رسوا بود
هر که چون عطار فارغ شد ز خلق دی و امروزش همه فردا بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۹

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محسن جهان
2022-12-18T13:53:30.6121135
تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق: هر آن‌کس که در وادی الهی سرگشته و بدنبال آن سودای نایاب است، در هر دو جهان باقی و فانی غرق در فضای یکتایی است. و هر کسی که بدون آگاهی و روشنایی ابدی، ادعایی داشته و خود را عالم و دانا می‌داند، همانند فرد نابینایی است که بدون اطلاع از جهان بیرون لاف زده و گزافه گوی می‌کند.