گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:آن را که ز وصل او خبر بود هر روز قیامتی دگر بود

❈۱❈
آن را که ز وصل او خبر بود هر روز قیامتی دگر بود
چه جای قیامت است کاینجا این شور از آن عظیم‌تر بود
❈۲❈
زیرا که قیامت قوی را در حد وجود پا و سر بود
وین شور چو پا و سر ندارد هرگز نتواندش گذر بود
❈۳❈
چون نیست نهایت ره عشق زین ره نه نشان و نه اثر بود
هر کس که ازین رهت خبر داد می‌دان به یقین که بی خبر بود
❈۴❈
زین راه چو یک قدم نشان نیست چه لایق هر قدم شمر بود
راهی است که هر که یک قدم زد شد محو اگر چه نامور بود
❈۵❈
چندان که به غور ره نگه کرد نه راهرو و نه راهبر بود
القصه کسی که پیشتر رفت سرگشتهٔ راه بیشتر بود
❈۶❈
بر گام نخست بود مانده آنکو همه عمر در سفر بود
وانکس که بیافت سر این راه شد کور اگرچه دیده‌ور بود
❈۷❈
کین راز کسی شنید و دانست کز دیده و گوش کور و کر بود
مانند فرید اندرین راه پر دل شد اگرچه بی جگر بود
❈۸❈
عطار که بود مرد این راه زان جملهٔ عمر نوحه‌گر بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها