گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:هر که را با لب تو پیمان بود اجل او از آب حیوان بود

❈۱❈
هر که را با لب تو پیمان بود اجل او از آب حیوان بود
هر که روی چو آفتاب تو دید همچو من تا که بود حیران بود
❈۲❈
در نکویی پسندهٔ جایی که نکوتر از آن بنتوان بود
چون بدیدم لب جگر رنگت نمکی داشت و شکرافشان بود
❈۳❈
یک شکر آرزوم کرد الحق لیک بیمم ز تیر مژگان بود
بی رخت بر رخم نوشت به خون دیده هر راز دل که پنهان بود
❈۴❈
خواستم تا نفس زنم بی تو نزدم زانکه آن نفس جان بود
جان من گر بود وگر نبود کی مرا در جهان غم آن بود
❈۵❈
لیک جان زان سبب ندادم من که نه در خورد چون تو جانان بود
جان بدادم چو روی تو دیدم زانکه جان دادن من آسان بود
❈۶❈
جان عطار تا که بود از تو هستی و نیستیش یکسان بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۶

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها