گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:زلف تو که فتنهٔ جهان بود جانم بربود و جای آن بود

❈۱❈
زلف تو که فتنهٔ جهان بود جانم بربود و جای آن بود
هر دل که زعشق تو خبر یافت صد جانش به رایگان گران بود
❈۲❈
مرده‌دل آن کسی که او را در عشق تو زندگی به جان بود
گفتم دل خویش خون کنم من کز دست دلم بسی زیان بود
❈۳❈
ناگاه کشیده داشت دستم چون پای غم تو در میان بود
گر من دادم امان دلم را دل را ز غم تو کی امان بود
❈۴❈
گفتم که دهان تو ببینم خود از دهنت که را نشان بود
هرگز نرسید هیچ جایی آن را که غم چنان دهان بود
❈۵❈
گفتی که چگونه‌ای تو بی‌من دانی تو که بی‌تو چون توان بود
ز آنروز که یک زمانت دیدم صد ساله غمم به یک زمان بود
❈۶❈
بر خاک درت نشسته عطار تا بود ز عشق جان فشان بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۸

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها