گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود یک حجتم ز عشق مقرر نمی‌شود

❈۱❈
یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود یک حجتم ز عشق مقرر نمی‌شود
کارم درافتاد ولیکن به یل برون کاری چنین به پهلوی لاغر نمی‌شود
❈۲❈
زین شیوه آتشی که مرا در دل اوفتاد اشکم عجب بود اگر اخگر نمی‌شود
یا اشک گرمم از دم سردم فسرده شد زان خشک گشت ای عجب و تر نمی‌شود
❈۳❈
پا و سرم ز دست شد و خون دل هنوز از پای می درآیم و با سر نمی‌شود
نی نی که خون دل به سر آمد ز روی من از سیل اشک سرخ مزعفر نمی‌شود
❈۴❈
چون بحر خوف موت نهنگ فلک فتاد بحری که سالکیش شناور نمی‌شود
تن دردهم به قهر چو دانم که با فلک یک کارم از هزار میسر نمی‌شود
❈۵❈
صافی چه خواهم از کف ساقی چرخ از آنک صافی نمی‌دهد که مکدر نمی‌شود
از جای می‌برد همه کس را فلک ولی هرگز ز جای خویش فراتر نمی‌شود
❈۶❈
گر پی کند معاینه اختر هزار را عطار یکدم از پی اختر نمی‌شود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۲

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها