عطار:یک شکر زان لب به صد جان میدهد الحق ارزد زانکه ارزان میدهد
❈۱❈
یک شکر زان لب به صد جان میدهد
الحق ارزد زانکه ارزان میدهد
عاشق شوریده را جان است و بس
لعل او میبیند و جان میدهد
❈۲❈
قوت جان آن را که خواهد در نهان
زان دو یاقوت درافشان میدهد
شیوهای دارد عجب در دلبری
عشوه پیدا بوسه پنهان میدهد
❈۳❈
عاشق گریان خود را میکشد
خونبها زان لعل خندان میدهد
چشم بد را چشم او بر خاک راه
میکشد چون باد و قربان میدهد
❈۴❈
گر دو چشمش میکشد زان باک نیست
چون دو لعلش آب حیوان میدهد
عاشقان را هر پریشانی که هست
زان سر زلف پریشان میدهد
❈۵❈
هر زمانی عالمی سرگشته را
سر سوی وادی هجران میدهد
میبباید شست دست از جان خویش
هین که وصلش دست آسان میدهد
❈۶❈
از کمال نیکویی آن تندخوی
بر سپهر تند فرمان میدهد
جان ستاند هر که از وی داد خواست
داد مظلومان ازین سان میدهد
❈۷❈
یک سخن گفته است با عطار تلخ
جان شیرین بی سخن زان میدهد
کامنت ها