گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:هر که را دانهٔ نار تو به دندان آید هر دم از چشمهٔ خضرش مدد جان آید

❈۱❈
هر که را دانهٔ نار تو به دندان آید هر دم از چشمهٔ خضرش مدد جان آید
کو سکندر که لب چشمهٔ حیوان دیدم تا به عهد تو سوی چشمهٔ حیوان آید
❈۲❈
عقل سرکش چو ببیند لب و دندان تو را پیش لعل لب تو از بن دندان آید
هر که در حال شد از زلف پریشانت دمی حال او چون سر زلف تو پریشان آید
❈۳❈
وانکه بر طرهٔ زیر و زبرت دست گشاد از پس و پیش برو ناوک مژگان آید
چون سر زلف تو از مشک شود چوگان ساز همچو گویی سر مردانش به چوگان آید
❈۴❈
سر مردان جهان در سر چوگان تو شد مرد کو در ره عشقت که به میدان آید
در ره عشق تو سرگشته بماندیم و هنوز نیست امید که این راه به پایان آید
❈۵❈
ماند عطار کنون چشم به ره گوش به در تا ز نزدیک تو ای ماه چه فرمان آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها