گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:صبح از پرده به در می‌آید اثر آه سحر می‌آید

❈۱❈
صبح از پرده به در می‌آید اثر آه سحر می‌آید
یا کسی مشک ختن می‌بیزد یا نسیم گل تر می‌آید
❈۲❈
خیز ای ساقی و می‌ده به صبوح که حریف چو شکر می‌آید
پسری کز خط سبزش چو قلم دل عشاق به سر می‌آید
❈۳❈
ای پسر می ده و می نوش که عمر به سر تو که به سر می‌آید
عمرت این یکدم حالی است تو را کیست ضامن که دگر می‌آید
❈۴❈
تویی و یکدم و آگاه نه‌ای کز دگر دم چه خبر می‌آید
لیک دانی تو که بی صد غم نیست هر دمی کان ز تو بر می‌آید
❈۵❈
سنگ بر بام فلک زن به صبوح که فلک بر تو به در می‌آید
داد بستان ز جهانی که درو بهتر خلق بتر می‌آید
❈۶❈
در جهانی که همه بی‌نمکی است قسم عطار جگر می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۰

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مرتضی چوپانکاره
2023-04-29T15:19:01.4488943
با توجه به مفهوم و تصویری که شاعر ارائه کرده است ، چهار مصرع اول ، جملاتی استفهامی اند و نه اِخباری . پس لازم است که در انتهای هر کدام ، علامت سوال گذاشته شود و در قرائت هم موضوع رعایت شود . شاعر در واقع تشبیهی از دگرگونی وضعیت در فضا و مکان را  برای آمدن " حریف " ارائه کرده تا احساس خویش را بهتر بنماید . یعنی چنین نیست که در واقعیت امر ، صبح از پرده به در آمده باشد ، یا آه سحر برخاسته باشد ، یا کسی مشغول بیختن ( الک کردن ) مُشک باشد ؛ بلکه همه این ها ، تصاویری اند که در ذهن شاعر با آمدن یار نقش بسته است .   با سپاس ، مرتضی چوپانکاره،  مشهد