گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:تا که گشت این خیال‌خانه پدید هر زمان گشت صد بهانه پدید

❈۱❈
تا که گشت این خیال‌خانه پدید هر زمان گشت صد بهانه پدید
ناپدید است عیسی مریم قصهٔ سوزن است و شانه پدید
❈۲❈
صد جهان ناپدید شد که نشد ذره‌ای کس درین دهانه پدید
گرچه تو صد هزار می‌بینی هیچکس نیست در میانه پدید
❈۳❈
چون دو گیتی به جز خیالی نیست کیست غمگین و شادمانه پدید
زین همه نقش‌های گوناگون نیست جز نقش یک یگانه پدید
❈۴❈
روشنی از یک آفتاب بود گر شود در هزار خانه پدید
مرغ در دام اوفتاده بسی است وی عجب نیست مرغ و دانه پدید
❈۵❈
می‌نماید بسی خیال ولیک نه زمان است و نه زمانه پدید
زین همه کار و بار و گفت و شنود اثری نیست جاودانه پدید
❈۶❈
صد جهان خلق همچو تیر برفت نه نشان است و نه نشانه پدید
قطره بس ناپدید بینم از آنک هست دریای بی کرانه پدید
❈۷❈
نه که خود قطره کی خبر دارد که پدید است بحر یا نه پدید
دو جهان پر و بال سیمرغ است نیست سیمرغ و آشیانه پدید
❈۸❈
ره به سیمرغ چون توان بردن بیش هر گام صد ستانه پدید
قدر خلعت کنون بدانستم که بشد خازن و خزانه پدید
❈۹❈
گر درین شرح شد زبان از کار از دل آمد بسی زبانه پدید
سر فروپوش چند گویی از آنک نیست پایان این فسانه پدید
❈۱۰❈
گر شود گوش ذره‌های دو کون نشود سر این ترانه پدید
شیرمردان مرد را اینجا عالمی عذر شد زنانه پدید
❈۱۱❈
ندهد شرح این کسی چو فرید کاسمان هست از آسمانه پدید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۳

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-04-27T22:32:38
گرچه تو صد هزار می‌بینی....