عطار:دلم دردی که دارد با که گوید گنه خود کرد تاوان از که جوید
❈۱❈
دلم دردی که دارد با که گوید
گنه خود کرد تاوان از که جوید
دریغا نیست همدردی موافق
که بر بخت بدم خوش خوش بموید
❈۲❈
مرا گفتی که ترک ما بگفتی
به ترک زندگانی کس بگوید
کسی کز خوان وصلت سیر نبود
چرا باید که دست از تو بشوید
❈۳❈
ز صد بارو دلم روی تو بیند
ز صد فرسنگ بوی تو ببوید
گل وصلت فراموشم نگردد
وگر خار از سر گورم بروید
❈۴❈
غم درد دل عطار امروز
چه فرمایی بگوید یا نگوید
کامنت ها