عطار:غیرت آمد بر دلم زد دور باش یعنی ای نااهل ازین در دور باش
❈۱❈
غیرت آمد بر دلم زد دور باش
یعنی ای نااهل ازین در دور باش
تو گدایی دور شو از پادشاه
ورنه بر جان تو آید دور باش
❈۲❈
گر وصال شاه میداری طمع
از وجود خویشتن مهجور باش
ترک جانت گوی آخر این که گفت
کز ضلالت نفس را مزدور باش
❈۳❈
تو درافکن خویش و قسم تو ز دوست
خواه ماتم باش و خواهی سور باش
چون بسوزی همچو پروانه ز شمع
دایما نظارگی نور باش
❈۴❈
گر می وصلش به دریا درکشی
مست لایعقل مشو مخمور باش
نه چو بی مغزان به یک می مست شو
نه به یک دردی همه معذور باش
❈۵❈
ور به دریاها درآشامی شراب
تا ابد از تشنگی رنجور باش
همچو آن حلاج بدمستی مکن
یا حسینی باش یا منصور باش
❈۶❈
چون نفخت فیه من روحی توراست
روح پاکی فوق نفخ صور باش
کنج وحدت گیر چون عطار پیش
پس به کنجی درشو و مستور باش
کامنت ها