گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:می‌شد سر زلف در زمین کش چون شرح دهم تو را که آن خوش

❈۱❈
می‌شد سر زلف در زمین کش چون شرح دهم تو را که آن خوش
از تیزی و تازگی که او بود گویی همه آب بود و آتش
❈۲❈
پر کرده ز چشم نرگسینش از تیر جفا هزار ترکش
زیر قدشم هزار مشتاق از مردم دیده کرده مفرش
❈۳❈
جان همه کاملان ز زلفش همچون سر زلف او مشوش
روی همه عاشقان ز عشقش از خون جگر شده منقش
❈۴❈
گل چهره و گل فشان و گل بوی مه طلعت و مه جبین و مهوش
صد تشنه ز خون دیده سیراب از دشنهٔ چشم آن پریوش
❈۵❈
گه دل گه جان خروش می‌کرد کای غالیه زلف زلف برکش
عطار ز زلف دلکش او تا حشر فتاده در کشاکش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مازیار
2015-01-15T01:32:36
غزلی‌ست نغز و دلکش! شاید نیازی به تذکر نباشد اما در مصرع نخست از بیت چهار، «قدمش» درست است؛ آن قدر این غزل زیباست که به گمانم کسی متوجه این سهو املایی نمی‌شود و ناخودآگاه درست می‌خواندش.
سید محسن
2021-11-03T21:00:00.1656013
درود بر ادیبان جای تعجب است که بعد از شش سال هنوز غلط املائی بیت چهارم تصحیح نشده است