گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:دلا در سر عشق از سر میندیش بده جان و ز جان دیگر میندیش

❈۱❈
دلا در سر عشق از سر میندیش بده جان و ز جان دیگر میندیش
چو سر در کار و جان در یار بازی خوشی خویش ازین خوشتر میندیش
❈۲❈
رسن از زلف جانان ساز جان را وزین فیروزه‌گون چنبر میندیش
چو پروانه گرت پر سوزد آن شمع به پهلو می‌رو و از پر میندیش
❈۳❈
چو عشاق را نه کفر است و نه ایمان ز کار مؤمن و کافر میندیش
مقامرخانهٔ رندان طلب کن سر اندر باز و از افسر میندیش
❈۴❈
چو سر در باختی بشناختی سر چو سر بشناختی از سر میندیش
همه بتها چو ابراهیم بشکن هم از آذر هم از آزر میندیش
❈۵❈
چو آن حلاج برکش پنبه از گوش هم از دار و هم از منبر میندیش
اگر عشقت بسوزد بر سر دار دهد بر باد خاکستر میندیش
❈۶❈
چو انگشت سیه‌رو گشت اخگر تو آن انگشت جز اخگر میندیش
چو می با ساغر صافی یکی گشت دویی گم شد می و ساغر میندیش
❈۷❈
چو مس در زر گدازد مرد صراف مس آنجا زر بود جز زر میندیش
مشو اینجا حلولی لیکن این رمز جز استغراق در دلبر میندیش
❈۸❈
اگر خواهی که گوهر بیابی درین دریا به جز گوهر میندیش
بسی کشتی جان بر خشک راندی تو کشتی ران ز خشک و تر میندیش
❈۹❈
چنان فربه نه‌ای تو هم درین کار اگر صیدی فتد لاغر میندیش
چو تو دایم به پهنا می‌شوی باز ازین وادی پهناور میندیش
❈۱۰❈
درین دریای پر گرداب حسرت کس از عطار حیران‌تر میندیش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

میم کاف
2021-04-11T10:51:14
سلام و هراراننیم بیتِ "چو عشاق را نه کفر است و نه ایمان" به " چو عاشق را نه کفر است و نه ایمان"لطفاً تصحیح شود.
سید محسن
2021-11-03T22:00:45.1636206
اگر خواهی که گوهر را بیابی---بنظر درست میرسد